هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ درِ باغهای این شهر آنقدر به روی مردمش بسته بوده که حالا خبر احیای یکی از این سبزهای پیرِ پردرخت در پست اینستاگرامی شهردار توانسته در صدر خبرهای هفته قرار بگیرد و با تیترهایی، چون «باغخونی احیا میشود»، «جان تازه در رگ باغ خونی» و... لبخند را روی لب مشهدیها بنشاند و طیشِ این ایام بیمار و پراندوه را به عیش بکشاند. گزارش پیشرو بازخوانی تاریخچه باغی است که سوای زیبایی و قدمتش، روایتهای سیاسی بسیاری دربارهاش باقی مانده و با یکی از رویدادهای تاریخی و تلخ مشهد نیز گره خورده است.
گرهخوردن با یک رویداد تاریخی
باغخونی که طرحِ تلاش برای بازسازی و احیای آن چندینسال است روی میز مسئولان شهری مانده بود، با درهای بسته، دیوارهای سترگ و قامت برافراشته درختانی که بیش از یک قرن است سر بر شانه آسمان گذاشتهاند، بیشتر به جهانی ناشناخته و رازآلود شبیه است که اگر دهانی برای روایت داشت، بیگمان، ما را به کشف و شهودهای تازهای در تاریخِ ازسرگذشتهاش میکشاند. ناگفته نماند که نام «باغخونی» هم در این رازآلودگی بیتأثیر نبوده است.
روایتهای بیانشده درباره تاریخ شفاهی این باغ، مردم را به این باور رسانده که اسم باغخونی برگرفته از خون ریختهشده زائرانی است که در نوروز سال ۱۲۸۷ و درپی به توپ بستن گنبد توسط روسها در حرم کشته شدهاند؛ زیرا توپهای شلیکشده بهسمت گنبد و گلدستههای حضرترضا (ع) در این باغ مستقر بودهاند. طبق این روایت در دوران مشروطه، بعد از تشکیل ژاندارمری مخصوص خزانهداری کل ایران توسط «مورگان شوستر آمریکایی»، دولت روسیه که این اقدام را مخالفت دستاوردهای خود در ایران میدانست، در اولتیماتومی، خواستار اخراج شوستر از ایران و استخدام اتباع خارجی با اجازه دُوَل روس و انگلیس شد.
با رَد این اولتیماتوم توسط مجلس شورای ملی، قوای روسی مستقر در تبریز وارد قزوین شدند. در ادامه یوسفخان هراتی که یکی از دستنشاندگان دولت روس در مشهد است، به تحریک آنها، شورشی تصنعی در مشهد برپا میکند؛ گویا سربازان روسی درحالی که شیپور میزدهاند، با توپ جنگی وارد مشهد شده و پس از استقرار در ارگ، باغخونی و پادگان گلختمی، برای تهدید دولت ایران، حرم مطهر امامرضا (ع) را به توپ میبندند. این توپها که عدد آن به ۱۷ میرسیده از چند ناحیه به سمت حرم پرتاب میشود و یکی از این کانونها باغخونی بوده است. برخی نیز درست همین روایت را به تیرماه ۱۳۱۴ و درگیری در مسجد گوهرشاد تعمیم میدهند و معتقدند که برخی اجساد یافتنشده از کشتگانِ این واقعه، مدفون این باغ هستند.
وجه تسمیه نام باغخونی
اما تاریخپژوهانی، چون سیدمهدی سیدی و دکتر لبافخانیکی، وجهتسمیه نام این باغ و پسوند خونی آن را تغییریافته شکل کلامی خانیک، خونیک و خین میدانند که در زبان پهلوی بهمعنای چشمه است و اینطور استنباط میشود که در گذشته از دل این باغ نیز مانند ساختارِ دیگر باغهای ایرانی، چشمهای روان و جاری بوده است.
باغخونی و پیشینه آن
مشهد شهر باغهای ایرانی بوده است و این را میتوان از حکایتهایی برجایمانده درباره محل دفن پیکر مطهر حضرترضا (ع) نیز استنباط کرد. پیکر ایشان در باغ والی خراسان در نقطهای که اطرافش با چهارباغ دیگر محصور شده بوده، به خاک سپرده میشود. بعدها و در دوره قاجار در این باغ سه عمارت به دست حاجمحمدمهدی تاجر قندهاری، مالک باغ، ساخته میشود که امروزه از این سهعمارت تنها یکی باقی مانده است، اما میتوان در عکسهای هوایی بهجامانده از سال۱۳۳۵ خورشیدی سراغی از آنها گرفت. این باغ بنابر توصیف مستشاران نظامی در خاطراتشان، زیباترین باغ مشهد و محل جلوس بزرگان و سیاسیون بوده است و در زمان ریاست محمدتقیخان کلنلپسیان بر ژاندارمری خراسان، از آن بهعنوان مقر ارتش استفاده میشده است.
باغخونی در سفرنامه سیاحان
سلطان صاحبقران قاجاری، ناصرالدینشاه، این باغ را معروف و باصفا توصیف میکند و زمانی هم اینجا گویا اقامتگاه عارف قزوینی و ایرجمیرزا بوده است. مکگرگور که افسر ارتش انگلستان و مقیم این شهر بوده است، در سفرنامهاش مینویسد: «در باغی در جنوب مشهد اقامت داشتم. نام باغ برایم قدری نفرتانگیز بود، اما باغ خونی زیبا بود. زیباتر از هر باغ دیگری در مشهد.»
اتراقگاه میهمان ناخوانده
پس از مدتی (سال ۱۳۰۰) این باغ به اتراقگاه میهمان ناخوانده تبدیل میشود، آنچنانکه ژنرال میکولوتوفِ روسی تلاش میکند آن را بهعنوان غنیمت جنگی بردارد و سند باغ را به نام شوروی بزند، اما ازآنجاکه طبق قانون باغ نمیتوانسته مالک غیرایرانی داشته باشد، این درجهدار روسی راه به جایی نمیبرد. میکولوتوف پس از این شکست با زور عهدنامه ۱۹۲۱ را مینویسد که در بندهای آن، باغ خونی مشهد و پارک اتابک تهران به اجاره چندساله روسها درمیآید. این اجارهنشینی حدود ۱۷ سال به درازا میکشد، اما با شروع دوران پهلوی اول، باغ از ساکنان دیرینه و بیگانه آن پس گرفته میشود و در اداره ثبت اسناد و املاک مشهد به نام اداره مالیه شهرستان مشهد به نفع بانک ایران سند میخورد. روسها میروند، اما سه سال بعد با اشغال مشهد توسط نیروهای متفقین دوباره خاک این مربع سبز، لگدمال پوتین نظامیان روس میشود.
طبق اسناد برجایمانده، پس از بیرونرفتن روسها، باغ خونی تا انقلاب اسلامی کاربرد باغی و کشاورزی داشته است تا اینکه در سال ۱۳۶۹ دراختیار اداره مالیه و بانک کشاورزی قرار میگیرد و پس از آن هم میان ارگانهای بسیاری دستبهدست میشود و درخلال این بیتوجهیها خسارت و آسیب فراوان میبیند.
اما در جدیدترین اقدام که آخرین روز پاییز امسال رخ داد، کلنگ آغاز عملیات طرح احیای باغخونی به زمین زده شد. دکتر علی اصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در این روز گفت: «استانداری خراسان رضوی و وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نسبت به این مجموعه فرهنگی توجه ویژهای دارند و بناست که این باغ احیا شود و حال و هوای روزهای گذشته را دوباره تجربه کند. البته مطلع شدیم که به این باغ آسیبهایی وارد شده و تنها با رجوع به اسناد تاریخی این مکان میتوان ساختمانهای تخریب شده آن را احیا کرد.»
مونسان در ادامه افزود: «در فاز اول باغ ایرانی، مسیرهای این باغ کاوش و احیا خواهد شد. همچنین قرار است المانهای گیاهی این باغ نیز احیا شود و پس از آن عملیات مرمت کوشک نیز آغاز خواهد شد. در فاز دوم نیز تصمیم بر آن است که ساختمانهای تاریخی که تخریب شده، بر اساس اسناد و مستندات که به دست میآید، احیا شود.»
ناگفته نماند که قاسم تقی زاده خامسی، شهردار سابق مشهد، حدود یک سال پس از آنکه سکان شهرداری مشهد را به دست گرفت، از مذاکره با بانک کشاورزی و نیروی انتظامی برای بازسازی باغِ خونی خبر داد.
اما پیگیری هایِ شهردار وقت مشهد برای تملک این باغ به سرانجامی نرسید، تا اینکه در ۲۱ آذرماه سال گذشته، آگهی مناقصه فروش باغ خونی همه را متعجب کرد. در آن آگهی که برخلاف قانون هیچ اشارهای به ثبت ملی بودن این بنا نداشت، قیمت این باغ ۴۱ هزار مترمربعی در ۵۰۰ متری حرم مطهر را ۲۲۵ میلیارد تومان تعیین کرده بودند.
منبع: باغهای تاریخی مشهد، مطالعه موردی باغ خونی از محمود بختیاری و علی مومنی. پژوهش مصطفی توفیقی در روزنامه شهرآرا - ۱۳۹۱ و ...
قدمت: ۱۲۴۸ خورشیدی (قاجار)
مساحت: ۶۵۰۰ متر مربع
کاربری: کنسولگری روسیه در گذشته
نشانی: حد فاصل میدان بیت المقدس و میدان بسیج، انتهای خیابان عنصری ۹
رویداد مهم تاریخی: بنا بر روایتهای شفاهی روسها در تیرماه سال ۱۳۲۰ خورشیدی از همین باغ، حرم مطهر را به توپ بستند.
فاصله تا حرم مطهر: ۵۰۰ متر
تاریخ ثبت ملی شدن: ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ به شماره ۳۲۴۰